نویسنده و مترجم: مه سا حریری
کوچ رشد بانوان با تخصص روابط، مدیرعامل خانه رشد دایان
طراح و ارائه دهنده کارگاههای ویژه “کوچینگ و یوگای تاب آوری“
مقدمه
حالا نوبت آشنایی با کوچینگ سوماتیک است! در دو مقاله قبلی یعنی تاب آوری و کوچینگ شناختی رفتاری شما با بخشی از آنچه در کارگاه ویژه “کوچینگ و یوگای تاب آوری (RCY)” ارائه می شود آشنا شدید. در این مقاله یک حلقه دیگر از ارتباط ذهن و بدن یعنی کوچینگ سوماتیک که در این کارگاه بیشتر با یوگای تاب آوری آنرا می شناسیم، را باهم بررسی می کنیم. در واقع CBC رویکردی از بالا به پایین است که با شناخت ها و “مغز متفکر” برای ایجاد تغییر کار می کند. رویکردهای بالا به پایین عموماً بدن و سیستم عصبی را بسیار کم درگیر می کنند، اگر اصلاً درگیر کنند! رویکرد سوماتیک در عوض از «پایین به بالا» کار می کند – از طریق تغییر سیستم عصبی خودمختار و تخلیه تروما، استرس و اضطراب را از نظر فیزیولوژیکی کاهش می دهد.
زمانیکه در کارگاههای کوچینگِ کوچ های خارجی شرکت می کردم، بسیار پیش می آمد که از رقص یا سایر حرکات بدنی کششی یا مشخصاً برخی آساناهای یوگا در جریان کوچینگ فردی یا گروهی خود استفاده کنند. کنجکاو شدم و به جستجویم ادامه دادم تا متوجه شدم برای اثربخشی بیشتر گهگاه از ابزار سوماتیک استفاده می کنند! برای همین به مرور بیشتر با آن آشنا شدم و از آن در زندگی شخصی و کوچینگ فردی مراجعانم استفاده کردم. اکنون وقتش رسیده که این ابزار را به شیوه ای حرفه ای با طراحی حرکات توسط یک مربی حرفه ای یوگا در یک کارگاه ویژه معرفی کنیم. این شیوه می تواند سبک خاص شما در ارائه کوچینگ باشد!
در این مقاله بیشتر با کوچینگ سوماتیک آشنا می شوید. اما در ابتدا می خواهم بیشتر در مورد ارتباط ذهن و بدن باهم گفتگو کنیم.
شما چه نظری دارید؟ ذهن و بدن ما چطور بهم متصلند و چه جور رابطه ای دارند؟
ممکن است مانند مولانا که در اینجا توسط دکتر مصطفی ملکیان بیان شده با هریک از این سه نظر موافق باشید:
جسم قفس جان
اولين ديدگاه مولانا، ديدگاهي است كه در تاريخ فلسفه آن را به افلاطون نسبت ميدهيم؛ آن ديدگاه اين است كه روح انسان پرندهاي است كه در قفس جسم او اسير و زنداني شده است. شك نيست كه اگر ارتباط جسم و روح، ارتباط قفس و پرنده باشد، اين ارتباط، سازگارانه و مساعد نيست. قفس براي پرنده امر مطلوبي نيست. در واقع محروم كردن پرنده از هر گونه طيران و سير و پروازگري است. اين ديدگاه در مولانا به كرات تكرار شده است.
دو همسفر نامساعد
ديدگاه دومي هم در آثار مولانا است. در اين ديدگاه، ديگر رابطه جان و تن، مشابه داستان قفس و پرنده نيست، بلكه داستان دو رهرو و همسفر است كه در آن يك همسفر با ديگري نامساعد است، يعني كند است و ميل به سفر ندارد و گويا بدون ميل و رغبت خودش به سفر واداشته شده است و ديگري سخت شايق و مشتاق سفر است و بنابراين اين دو همسفر تا زماني كه با يكديگر هستند، هر دو به هم زيان ميرسانند. بنابراين درست اين است كه راهشان را از يكديگر جدا كنند و هر يك به مسير خودش برود، يكي با كندي و ديگري با چستي و چالاكي راه را بپيمايد.
از رقابت تا رفاقت
اما ديدگاه سوم درباره رابطه جان و تن در مولانا اين است كه ميگويد گاهي رقابت بين جسم و روح وجود دارد و گاهي اين رقابت تبديل به رفاقت ميشود. به تعبير ديگر گويا اول جسم با روح كاملا با هم مخالفت دارند و بعد از اينكه روح جسم را تخريب كرد، بعد به آباد كردن همين جسمي ميپردازد كه خودش تخريب كرده است. ميگويد:
راه جان مر جسم را ويران كند بعد ويرانيش آبادان كند
يعني ميگويد بعد از ويراني و تخريب جسم توسط جان، همان جان آن را آبادان و معمور ميسازد.
یا در دفتر اول مثنوی اشاره می کند:
تن ز جان و جان ز تن مستور نیست لیک کس را دید جان دستور نیست
اگر از رویکردهای فلسفی و عرفانی به ارتباط این دو بگذریم (در صورت علاقمندی می توانید گوگل کنید و در مورد انواع دیدگاهها از جمله رنه دکارت و … بخوانید)، به نظر می رسد، آنچه علم اخیر به کمک ابزارهای پشرفته بویژه علوم اعصاب به آن پی برده به دیدگاه سوم مولانا یعنی رفاقت و ارتباطی قوی بین جسم و ذهن نزدیک تر است. اما به نظر می رسد دنیای امروز دیدِ جان را نیز تا حدی ممکن کرده است.
مثلا با توجه به تحقیقات و مطالعات علمی، استرس طولانی و شدید و افکار منفی مکرر می توانند سیستم ایمنی بدن ما را تحت تاثیر قرار دهند. بنابراین افرادی که نگرش مثبتی درباره زندگی دارند در قیاس با افرادی که نگرش شان به زندگی منفی است، کمتر دچار بیماری می شوند. (منبع)
حالا به بررسی این می پردازیم ما چه نقشی در این رفاقت ذهن و بدم داریم؟ چگونه می توانیم سلامت هر دو را باهم پیش ببریم یا از قدرت یکی برای بهبود دیگری استفاده کنیم؟
تعریف کوچینگ سوماتیک
در تنها تعریفی که با گوگل کردن به فارسی می توانیم پیدا کنیم چنین آمده: (اینجا)
کوچینگ سوماتیک (Somatic Coaching): از کلمه یونانی soma گرفته شده و اشاره به جسم در تمامیت مطلق خود دارد. برخی آن را یادگیری تجسم یافته (embodied learning) می نامند زیرا توجه و تمرکز از سر به بدن منتقل می شود. این رویکرد منحصر به فرد، همزیستی تمام جنبه های هوش ما از جمله ذهن، جسم و روح را فراهم می کند.
فواید:
- دسترسی به هوش چندگانه ای که در بدن فرد وجود دارد (معروف به حکمت جسم)
- تمرکز بر استعدادها در اقدامی هدفمند
- ایجاد انعطاف پذیری و تاب آوری
اگر تا حدودی با شیوه های سلامتی جایگزین آشنایی دارید، ممکن است اصطلاح «سوماتیک» را بدون داشتن ایده روشنی از معنای آن شنیده باشید.
Somatics هر تمرینی را توصیف میکند که از ارتباط ذهن و بدن برای کمک به بررسی خود درونیتان و گوش دادن به سیگنالهایی که بدنتان درباره نواحی درد، ناراحتی یا عدم تعادل ارسال میکند، استفاده میکند.
این شیوهها به شما امکان میدهد به اطلاعات بیشتری در مورد روشهایی که تجربیات خود را در بدن خود نگه میدارید دسترسی داشته باشید. متخصصان جسمی معتقدند این دانش، همراه با حرکات طبیعی و لمس، می تواند به شما کمک کند تا در جهت بهبود و تندرستی کار کنید.
ایده آن از کجا آمد؟
توماس هانا، یک مربی در این زمینه، این اصطلاح را در سال 1970 برای توصیف تعدادی از تکنیک ها ابداع کرد که یک شباهت مهم دارند: آنها به افراد کمک می کنند تا آگاهی بدنی خود را از طریق ترکیبی از حرکت و آرامش افزایش دهند.
در حالی که طی 50 سال گذشته شیوه های جسمانی در دنیای غرب به طور فزاینده ای محبوب شده اند، بسیاری از آنها از فلسفه شرق باستان و شیوه های درمانی، از جمله تای چی و چی گونگ، نشأت می گیرند.
تمرینات سوماتیک چیست؟
تمرینات سوماتیک شامل انجام حرکات به منظور حرکت کردن است. در طول تمرین، هنگام حرکت و گسترش آگاهی درونی خود، بر تجربه درونی خود تمرکز می کنید.
انواع زیادی از تمرینات بدنی وجود دارد. آنها عبارتند از:
- رولینگ (rolfing)
- تمرکز بدن-ذهن (Body-Mind Centering)
- تکنیک الکساندر (Alexander technique)
- روش فلدنکرایس (Feldenkrais method)
- تحلیل جنبش لابان (Laban movement analysis)
سایر تمرینها، از جمله برخی که میشناسید و مرتباً از آنها استفاده میکنید، نیز میتوانند سوماتیک در نظر گرفته شوند، مانند:
- رقصیدن
- یوگا
- پیلاتس
- آیکیدو
این تمرینها میتوانند به شما کمک کنند تا راههای کارآمدتر و مؤثرتر حرکت را بیاموزید و الگوهای حرکتی قدیمیتر و کمتر مفید را جایگزین کنید.
برخلاف تمرینات معمولی، شما سعی نمی کنید تا حد ممکن تمرینات زیادی انجام دهید. در عوض، شما قرار است هر تمرین را به گونه ای انجام دهید که چیزی در مورد بدن و حرکات آن به شما بیاموزد. برقراری ارتباط بیشتر با بدن شما همچنین می تواند مزیت بیشتری برای افزایش آگاهی عاطفی شما داشته باشد. بسیاری از افرادی که در بیان احساسات دشوار مشکل دارند، انتقال آنها از طریق حرکت آسان تر است.
آیا اصلا به درمان سوماتیک مربوط می شود؟
بله، هر دو به یک ایده مربوط می شوند که ذهن و بدن ذاتاً به هم مرتبط هستند. روان درمانی سوماتیک رویکرد درمانی سلامت روان است که به اثرات جسمانی تروما، اضطراب و سایر مسائل از جمله موارد زیر می پردازد:
- تنش عضلانی
- مشکلات گوارشی
- مشکل خواب
- درد مزمن
- مشکلات تنفسی
درمانگر سوماتیک از رویکردهای فیزیکی بیشتری برای درمان استفاده می کند، از جمله تکنیک های تمدد اعصاب و تمرینات مراقبه یا تنفس، همراه با گفتار درمانی سنتی. هدف سوماتیک درمانی این است که به شما کمک کند تا متوجه پاسخ های فیزیکی ناشی از خاطرات تجربیات آسیب زا شوید.
آیا واقعا کار می کند؟
بسیاری از پزشکان و کوچ های سوماتیک، از جمله توماس هانا و مارتا ادی، یکی دیگر از پیشگامان تحقیقاتی در این زمینه، در مورد مزایای سلامتی بالقوه تمرینات جسمانی نوشته اند.
با این حال، شواهد علمی حمایت از تکنیک های جسمی خاص هنوز محدود است. این ممکن است تا حدی از این واقعیت ناشی شود که تکنیکهای سوماتیک غربی هنوز نسبتاً جدید هستند، اما نمیتوان انکار کرد که تحقیقات مبتنی بر شواهد پشتیبانی قطعیتری برای این تکنیکها ارائه میدهد.
چند مطالعه به مزایای تمرینات جسمانی برای علائم خاص نگاه کرده اند.
برای افزایش آگاهی عاطفی
پزشکان درمان های جسمی از این رویکرد به عنوان راهی برای کار از طریق احساسات سرکوب شده یا مسدود شده مرتبط با تجربیات آسیب زا حمایت می کنند.
بر اساس تحقیقات سال 2017 منبع معتبر در تجزیه و تحلیل حرکت Laban، افزایش آگاهی از وضعیت و حرکات شما ممکن است به شما کمک کند تغییرات خاصی در زبان بدن خود ایجاد کنید تا احساسات ناخواسته را کاهش دهید و تجربه احساسی مثبت تری ایجاد کنید.
اولین مطالعه تصادفیسازی و کنترلشده به بررسی تجربه جسمانی، نوعی درمان سوماتیک، برای اختلال استرس پس از سانحه در سال 2017 منتشر شد. در حالی که این مطالعه منبع معتبر نسبتاً کوچک بود، محققان شواهدی یافتند که نشان میدهد تجربه سوماتیک میتواند به افراد کمک کند تا اثرات هیجانی منفی و علائم تروما، حتی زمانی که آن علائم برای سالها وجود داشته باشد، را برطرف کنند.
برای تسکین درد
با کمک به شما برای توجه بیشتر به نواحی آسیب یا ناراحتی در بدن، تمرینات بدنی ملایم می توانند به شما یاد دهند که چگونه در حرکت، وضعیت بدن و زبان بدن برای کاهش درد تغییراتی ایجاد کنید.
یک مطالعه در سال 2013 از پنج شرکتکننده شواهدی پیدا کرد که نشان میدهد بدنسازی با روش روزن (Rosen Method) میتواند به کاهش درد و خستگی در افرادی که با کمردرد مزمن زندگی میکنند کمک کند. این تکنیک جسمی به افزایش آگاهی بدنی و احساسی از طریق استفاده از کلمات و لمس کمک می کند.
پس از 16 جلسه هفتگی، شرکت کنندگان نه تنها کاهش علائم جسمی را تجربه کردند، بلکه در خلق و خوی و ذهنیت عاطفی خود نیز بهبود یافتند.
یک مطالعه معتبر در سال 2017 که بر روی 53 فرد مسن انجام شد، شواهدی را نشان داد که نشان می دهد روش Feldenkrais، رویکردی که به افراد کمک می کند حرکات را گسترش دهند و خودآگاهی بدنی را افزایش دهند، یک درمان مفید برای کمردرد مزمن است.
این مطالعه روش Feldenkrais را با Back School، نوعی آموزش به بیمار، مقایسه کرد و دریافت که آنها سطوح مشابهی از اثربخشی دارند.
برای حرکت راحت تر
به نظر می رسد تمرینات بدنی برای بهبود تعادل و هماهنگی و در عین حال افزایش دامنه حرکتی، به ویژه در افراد مسن، فوایدی دارند.
بر اساس یک مطالعه سال 2017 که بر روی 87 فرد مسن انجام شد، بسیاری از شرکت کنندگان پس از 12 درس حرکت فلدنکرایس، تحرک بهتری را مشاهده کردند. به علاوه، تحقیقات انجام شده در سال 2010 نشان می دهد که استفاده از علم سوماتیک در تمرینات رقص می تواند به بهبود حرکت در بین رقصندگان حرفه ای و دانشجو کمک کند.
کوچینگ سوماتیک چه می کند؟
عصب شناسی، روانشناسی و زیست شناسی ما مانند بافت پارچه در هم تنیده شده اند و نمی توان آنها را از هم جدا کرد. کوچینگ سوماتیک یا جسمانی این عوامل را در نظر می گیرد که به معنای واقعی کلمه، شما را شکل داده است.
ما در مورد زبان بدن صحبت نمی کنیم، ما در مورد الگوهای عادت شده صحبت می کنیم، مواردی مانند: ظرفیت حرکت به جلو یا عقب نشینی، توانایی تأثیرگذاری یا ماندن در سایه، استقامت در برابر فشار طولانی مدت؛ مراقبت و توجه به خود و دیگران، شاید خودتان را هم بهتر بشناسید!
- می دانید که دوست دارید در برداشتن تلفن و شبکه سازی برای گسترش کسب و کار خود بهتر عمل کنید.
- شما ناتوانی عمیقی را در بیان شیوای آنچه که به آن اهمیت می دهید تشخیص می دهید و در این فرآیند به دیگران الهام می دهید که از شما در این امر پیروی کنند.
- شما واقعاً میخواهید که رابطهتان کامل باشد، اما بخشی از وجودتان عقبنشینی میکند و از خود شکنندهای محافظت میکند که نمیخواهد صدمه ببیند.
حل چنین چالش هایی مستلزم کار با همه شماست، نه فقط با عقل.
احتمالاً از قبل میدانید که چه کاری باید انجام دهید، این «چگونه» است که کوچینگ سوماتیک به خوبی به آن میپردازد. توجه به کل خود، امکان بیشتری را فراهم می کند – حرکت از تمایل به تمرین مداوم به تحقق آن هدف، حتی لذت بردن در این فرآیند!
هر نگرانی که برای کار روی آن به جلسات بیاورید، رویکرد سوماتیک سودمند خواهد بود. برای رفع افسردگی، باید یاد بگیرید که چگونه شاد باشید، که شامل خود عاطفی و بدن فیزیکی شما می شود. برای برقراری ارتباط مؤثرتر، نه تنها نیاز به یادگیری شناختی مهارتها و تکنیکها دارید، بلکه بدن خود را نیز آموزش میدهید تا کلمات را به شیوهای دستوریتر بیان کند. برای بهبود روابط باید به طور مؤثرتری ارتباط برقرار کنید و دیدی از اینکه می خواهید رابطه در طول زمان چگونه تکامل یابد داشته باشید.
هر جنبه ای شامل خودِ فکری، خودِ عاطفی و خودِ فیزیکی شما می شود. به این ترتیب ما بر روی آنچه میخواهید تجسم کنید تمرکز میکنیم، چگونه میخواهید در جهان ظاهر شوید، با طراحی و نه تصادفی، دیگران را تحت تأثیر قرار میدهیم. با جلب توجه به بدن، آگاهی از تنفس، وضعیت بدنی و تجربه درونیتان، بدن به جای اینکه صرفاً وسیله نقلیه ای برای سر باشد، به یک منبع تبدیل می شود. به این ترتیب، به عنوان رهبر زندگی خود، خانواده یا رهبر دیگران در سازمان ها، به منبعی قدرتمند و ارزشمند تبدیل می شود. آیا کنجکاوی شما تحریک شده است؟
آیا سوماتیک شبیه چیزی است که دوست دارید تجربه کنید؟ آیااحساس می کنید کارهای قبلی که انجام داده اید چیزی کم دارد؟
سخن پایانی
دقیقا یک سال پیش در چنین روزهایی استفاده از این روش ها را برای کمک به تاب آوری سوگ یک جدایی آغاز کردم. به مدت دوماه این شیوه ها بسیار به من کمک کردند تا به سلامت از آن شرایط حساس زندگی ام بگذرم. پس از آن کمابیش همچنان در زندگی ام وجود داشت اما نه بطور دایم تا دی ماه گذشته که مجدد برای تاب آوری آنچه در جامعه و درونم تجربه می کردم به این رویکردها در زندگی شخصی ام بازگشتم.
از هفته سوم تشخیص احساسات و هیجاناتم، مدیریت و تجربه شان بهبود یافت، از هفته چهارم با تنظیم ساعت خواب و بهبود کیفیت خواب متعجب شدم، چون اصلاً این بخشی از هدف من نبود. در هفته ششم بصورت اتفاقی به یکی از ترسهایی که همه زندگیم داشتم غلبه کردم و همه اینها شواهدی بود که باعث شدند ادامه دهم.
در ماه دوم، توانستم از بن بست هایی در کارم با تقویت خلاقیت بیرون بیایم. سه ماه است که یوگا را شروع کردم و یک ماه اخیر برای اولین بار در عمرم بصورت منظم باشگاه می روم! همه اینها مرهون تجربه ی شش ماهه از موارد یادشده در سه مقاله اخیر است. این تجربه شخصی من بود، امیدوارم به زودی تجربه هریک از شما را از این دوره بشنویم.
ما برای اطمینان از اثربخشی، دوره را 8 هفته ای طراحی کردیم تا اولین نشانه های تغییر را ببینید. شما با اضافه کردن این مهارت و تمرین هایی که در کارگاه خواهید آموخت به سبک زندگی روزانه تان می توانید اثرات آنرا همیشه در زندگی خود داشته باشید.
من بالاخره در چهل سالگی توانستم سبک زندگی ام را اصلاح کنم و سالم تر زندگی کنم. تردیدهایم برای شروع کارهایی که سالها پشت گوش انداخته بودم تمام شد! فهمیدم من نه اهمال کار بودم، نه کمال گرایی و سایر این کلیشه های مد روز مانع ام بودند! من فقط نیازمند توجه به ذهن و جسمم بودم تا زندگی فکری، جسمی و عاطفی سالم تر و یکپارچه تری را تجربه کنم.
حالا پس از اطمینان از کارکرد این روشها برای خودم و مراجعانم در کوچینگ فردی، آماده ایم همراه شما باشیم تا تغییرات دلخواهتان را این بار به شیوه موثرتری در کارگاه کوچینگ و یوگای تاب آوری، تجربه کنید.
بخش سوماتیک این کارگاه با تمرکز بر یوگا با کمک مطالعات انجام شده در پژوهش های روش تیمبو (TIMBo) بهمراه آموزش های تخصصی که قبلا دیده بود، طراحی شده است. مشتاقیم در اولین ارائه گروهی این روش ویژه با شما همسفر باشیم. (به روز رسانی: این کارگاه 2 دوره در سال 1402 برگزار شد و دوره سوم آن در بهار 1403 برگزار خواهد شد)
انگار همیشه می دونستیم ولی یادمون رفته! یادآوری خوبی بود