نویسنده: مگان هودسن (برای مشاهده مقاله به زبان اصلی اینجا کلیک کنید)
مقدمه
هر سال به روندهای کوچینگ، که در آینده نزدیک بر حرفه ما تأثیر می گذارد، نگاه می کنم.
برخی از روندهایی که من به آن اشاره می‌کنم، مواردی هستند که در سالهای گذشته درباره آنها صحبت کرده‌ام، اما شاهد تحول، تعمیق و گسترش آنها در حرفه کوچینگ و همچنین پذیرش و تطبیق بیشتر آنها هستیم.
روندهای کوچینگ: رشد تصاعدی در حرفه کوچینگ
آگاهی از کوچینگ
بنابراین قبل از هر چیز (این را هر سال می‌گویم)، مهم‌ترین روند کوچینگ این است که صنعت کوچینگ همچنان در حال انفجار است و به عنوان یکی از سریع‌ترین حرفه‌های در حال رشد شناخته می‌شود.
مطالعه جهانی آگاهی مصرف کننده ICF در سال 2022 به نحوه تعامل و تجربه مصرف کنندگان با حرفه کوچینگ پرداخت. دو چیز برای من برجسته بود که هر دو را به عنوان روندهای کوچینگ در حال حاضر دسته بندی می کنم.
اولاً، دیدن اینکه آگاهی نسبتاً کمی از کوچینگ در بازارهای مصرف گسترده‌تر وجود دارد، بسیار جالب بود. فکر می کنم این یک فرصت فوق العاده برای ما کوچ هاست. از نظر مراجعانی که می‌توانند از کوچینگ بهره ببرند، پتانسیل بسیار زیادی وجود دارد که استفاده نشده است. فقط به سادگی لازم است در مقابل آنها قرار بگیریم و دیده شویم. هر یک از ما فرصتی باورنکردنی داریم تا خود را به عنوان متخصص در حوزه کوچینگ معرفی کنیم.
از اصطلاح “متخصص” به جای “کارشناس موضوع” استفاده می کنم زیرا می دانم که بسیاری از شما از اینکه به عنوان یک کارشناس نامیده می شوید ناراحت هستید. اما نگرش من این است: “اگر کلاه مناسب است، آن را بپوش” و اگر در کوچینگ تخصص دارید، آن را ادعا کنید.
کوچینگ، منتورینگ، آموزش، مشاوره یا رایزنی
ثانیاً، روند سردرگمی بین کوچینگ، منتورینگ، آموزش، مشاوره و رایزنی همچنان وجود دارد. این ممکن است کمی بحث برانگیز باشد، اما من فکر می کنم که ما (کوچ ها) کاملاً مقصر هستیم که به این سردرگمی اضافه می کنیم و آن را تداوم می دهیم و به ضرر خودمان می شود.
یکی دیگر از روندهای رو به رشد در فضای کوچینگ افرادی است که خود را کوچ می نامند، در حالی که آنچه در واقع ارائه می دهند، منتورینگ، آموزش یا مشاوره است. من به طور خاص در مورد انفجار دوره های آنلاین با جلسات کوچینگ گروهی صحبت می کنم که توسط افرادی برگزار می شود که در واقع هیچ آموزش رسمی در زمینه کوچینگ همانطور که ما می دانیم و آن را می پذیریم ندیده اند. دلیل اینکه من این را به عنوان یکی از روندهای کوچینگ خود برجسته می کنم این است که بر تجربه و درک خریدار از حرفه کوچینگ تأثیر می گذارد.
در حال حاضر، هیچ اشکالی ندارد که مردم دوره های آنلاین ایجاد کنند و جلسات گروهی ارائه دهند. من با همه مراجعانم کار می‌کنم تا کانالهای متفاوتی از درآمد ایجاد کنند (در ادامه بیشتر توضیح داده ام)، اما باید آن را همین طور که هست، بنامیم. اگر کوچینگ است، اسمش را کوچینگ بگذاریم. اگر آموزش است، آن را به این نام بگذارید و غیره. من فکر می‌کنم مشکل این است که کوچینگ جذابیت بیشتری نسبت به عباراتی مانند آموزش یا منتورینگ دارد و به همین دلیل است که افرادی که هیچ آموزش رسمی در کوچینگ ندارند از این اصطلاح برای توصیف خود استفاده می‌کنند.
راه دیگری که ما کوچ ها همچنان به این سردرگمی کمک می کنیم این است که هنوز به هیچ تعریف جامعی از کوچینگ نرسیده ایم. بنابراین، اگر ما به عنوان یک حرفه در مورد نحوه تعریف کوچینگ کمی گیج شده ایم یا هنوز به تعریف خاصی از کوچینگ نرسیده ایم، جای تعجب نیست که مراجعان بالقوه گیج شوند و کوچینگ را با آموزش، منتورینگ، مشاوره، رایزنی و غیره اشتباه بگیرند. (توضیح: افرادی که می توانند مراجع کوچینگ باشند اما به دلیل اینکه با تعاریف نا مشخص گیج شده اند، اقدام نمی کنند، مترجم)
در اینجا چه فرصتی است؟ این که خود را به عنوان فردی آگاه و دارای تخصص در زمینه کوچینگ معرفی کنید و نشان دهید که مراجعان شما چه نوع نتایج ملموسی را از کار با شما تجربه می کنند.
روندهای کوچینگ: چگونه کوچینگ را در آینده ارائه خواهیم داد
بسیار علاقه مند بودم در نظرسنجی که ICF در حال حاضر در مورد حرفه کوچینگ، در مورد آینده کوچینگ انجام می دهد، شرکت کنم. چند سوال برای من در پرسشنامه وجود داشت که نشان دهنده روندهای کوچینگ خاصی بود که در رادار ICF هستند، به ویژه، یک سوال در مورد نحوه ارائه کوچینگ. گزینه هایی که به ما داده شد تا از بین آنها انتخاب کنیم عبارتند از: پلتفرم های حضوری، صوتی یا تصویری (Microsoft Teams, Zoom) از طریق تلفن و جالب اینکه از طریق متن یا پیام فوری.
از نظر روندهای کوچینگ، من تعداد بیشتری از کوچ ها و منتورها را می بینم که بسته هایی را می فروشند که از طریق WhatsApp، Voxer، Telegram و سایر برنامه ها مراجع را پشتیبانی می کنند. بنابراین شاید، زمانی که در حال انجام استراتژی و برنامه ریزی کسب و کار خود هستید، این چیزی است که باید در پس ذهن خود نگه دارید. مطمئناً، من مراجعانم را تشویق می‌کنم تا جایی که می‌توانند در خارج از هر جلسه کوچینگ، «نقاط تماس» (کانالهای ارتباطی با مراجع) و همچنین منابع درآمد اضافی ایجاد کنند، بنابراین قطعاً این کار را به عنوان ارزش افزوده به یک بسته کوچینگ با شرایط خاص توصیه می‌کنم.
روندهای کوچینگ: انقلاب صنعتی پنجم
گزینه‌های دیگری که می‌توانیم از نظر روندهایی که بر کوچینگ تأثیر می‌گذارند که ICF شناسایی کرده است، انتخاب کنیم، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده (افزایش بیولوژیکی) هستند. ما به شدت در انقلاب صنعتی پنجم هستیم، جایی که رابط انسان/ماشین در حال افزایش است و بیشتر و بیشتر در هم تنیده می شود.
در حالی که انقلاب صنعتی چهارم تماماً در مورد اتوماسیون و جایگزینی انسان با ماشین ها بود، انقلاب صنعتی پنجم بیشتر در مورد یافتن یک همزیستی هماهنگ است، با تمرکز بر این که چگونه انسان ها می توانند جهان را به مکانی بهتر در محیطی تبدیل کنند که با همکاری امکان پذیر است. با ماشین‌ها، ربات‌ها، هوش مصنوعی، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده به روشی اخلاقی و پایدار.
بله، ماشین‌ها به جای انسان‌ها ادامه خواهند داد، اما انسان‌ها را نیز قادر می‌سازند تا انسان‌های بهتری باشند. به عنوان مثال، گسترش مطالب و منابع مطالعه آنلاین و افزایش دسترسی به اینترنت به معنای دموکراتیک کردن یادگیری است. مردمی که قبلاً در مناطق دورافتاده، محروم و کم منابع بودند، اکنون به منابعی دسترسی خواهند داشت که آنها را قادر می سازد تا از فقر و/یا کمبود منابع خود بسیار راحت تر از گذشته عبور کنند. این پتانسیل را ایجاد می کند که کوچینگ در جایی که قبلاً وجود نداشت وارد صحنه شود.
فرصت برای ما چیست؟ ما می توانیم با موسسات آموزشی همکاری کنیم تا کوچینگ مجازی را برای تکمیل تجربیات یادگیری آنلاین ارائه دهیم. می‌توانیم با افرادی که این منابع را ایجاد و عرضه می‌کنند همکاری کنیم تا هوش هیجانی آنها را توسعه دهیم تا منابعی ایجاد کنند که اخلاقی باشد و رفاه (به معنای کامل کلمه) افراد را در سمت دریافت‌کننده افزایش دهد .
همچنین فکر می کنم استفاده از واقعیت مجازی و واقعیت افزوده در فضای کوچینگ روند رو به افزایشی خواهد بود که باید به آن توجه کرد. در واقع، هر بار که از طریق Zoom یا Microsoft Teams با مراجع ملاقات داریم، از واقعیت مجازی کاملاً راحت استفاده می کنیم.
فناوری هوشمند، فناوری پوشیدنی و هوش مصنوعی
هوش مصنوعی، واقعیت افزوده و واقعیت مجازی بسیار مهم هستند. بنابراین، آنها چه هستند و چه تفاوتی با هم دارند؟ همه اینها یک علم سطح بالاترند؟ خیر اشتباه است.
آیا متوجه شده اید که چگونه ممکن است چیزی را در گوگل جستجو کنید، و بعد از آن غرق تبلیغات همان موضوع در پلتفرم های رسانه های اجتماعی خود شوید؟ این نمونه ای از هوش مصنوعی است.
آیا چیزی را در نتفلیکس یا آمازون پرایم تماشا کرده اید که واقعاً از آن لذت برده اید و متوجه شده اید که چگونه برنامه های مشابه دیگری به شما توصیه شده است که ممکن است از آنها لذت ببرید؟ اینجا هم هوش مصنوعی در خدمت شماست.
اگر ساعت هوشمندی دارید که ضربان قلب، کیفیت خواب، گام‌های روزانه، شدت ورزش و حتی سطح استرس شما را ردیابی می‌کند، از چیزی استفاده می‌کنید که (احتمالاً) با تلفن شما ادغام می‌شود تا به شما بگوید که برای مدت طولانی نشسته‌اید و زمان آن است که بلند شوید و پاهایتان را نرمش دهید، یا اینکه در ناحیه حداکثر ضربان قلب خود ورزش می کنید و باید آرام شوید. اینجا هم هوش مصنوعی برای شما کار می کند.
در پیش‌بینی‌های روند کوچینگ سال گذشته، سناریویی را ترسیم کردم که در آن یک کوچ (از لحاظ اخلاقی و با اجازه) گزارش روزانه‌ای از آمار حیاتی مراجع، مانند ضربان قلب و کیفیت خواب دریافت می‌کند. این به کوچ مطالبی را برای جلسه کوچینگ می دهد، به عنوان مثال:
روز سه شنبه، یک گزارش هفتگی دریافت می کنید و می دانید که در یک روز خاص، مراجع شما در یک جلسه شرکت کرده و می بینید که ضربان قلبش در طول جلسه بسیار بالا بوده است. در اینجا چند سوال ساده وجود دارد که می توانید از مراجع خود بپرسید:
- در جلسه چه گذشت؟
- مراجع شما چه احساسی در بدن خود داشت؟
- فکر می‌کند چه چیزی این احساس را در وی ایجاد کرده است؟
- چگونه می تواند در آینده به گونه ای متفاوت با آن برخورد کند؟
حدس می زنم که این مورد برای بسیاری از شما راحت نبود، بنابراین اجازه دهید یک کاربرد جایگزین برای این نوع فناوری هوشمند ترسیم کنم. اگر ما این نوع اطلاعات را به دست مراجعان خود بسپاریم تا به صلاحدید خود آنها را به جلسه کوچینگ بیاورند، آیا برای شما راحت‌تر می‌شود که آنرا بپذیرید؟
به عنوان مثال، مراجع شما جلسه را با به اشتراک گذاشتن برخی از داده‌ها شروع می‌کند که ضربان قلب او را افزایش می‌دهد و شما را در مورد اینکه این اتفاق در یک جلسه پرتنش در محل کار رخ داده است، آگاه می‌کند. سپس می توانید بررسی کنید که چه اتفاقی افتاده است، چه احساسی داشته، چگونه واکنش نشان داده، و استراتژی های احتمالی برای آینده را در صورت بروز آن در موقعیت مشابه را بررسی می کنید.
هوش مصنوعی، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده
بنابراین، با کمک ویکی پدیا به تعاریف هوش مصنوعی (AI)، واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) برگردیم.
هوش مصنوعی
هوش مصنوعی هوشی است که اطلاعات را درک و ترکیب می کند. این ماشین برخلاف هوش انسانی، هوش بیولوژیکی انسان یا حیوان است. ویکی‌پدیا مثال‌هایی مانند تشخیص گفتار (به سیری یا «هی گوگل» فکر کنید)، بینایی رایانه و ترجمه بین زبان‌ها را ارائه می‌دهد.
چگونه هوش مصنوعی به یکی از گرایش های کوچینگ تبدیل می شود؟
هوش مصنوعی قطعاً از نظر ابزارهای تجاری کاربردهای خود را دارد. من از تعدادی برنامه و اپ های هوش مصنوعی استفاده می کنم تا کارم را آسان تر کنم، به عنوان مثال، otter.ai یک سرویس رونویسی آنلاین عالی است که برای رونویسی تمام ویدیوهای آموزشی رایگان و ایجاد زیرنویس استفاده می کنم. من همچنین از Grammarly برای بررسی آنچه می‌نویسم استفاده می‌کنم، و یک وب‌سایت سرگرم‌کننده شگفت‌انگیز پیدا کردم که کپی را با لحن های مختلف بازنویسی می‌کند – رسمی، طنز، طعنه‌آمیز.
در اینجا پیوندی به برخی از موسیقی های ساخته شده توسط هوش مصنوعی (هیچ انسانی در آن دخالت ندارد) وجود دارد. بله، به اندازه کافی خوب است که کمی ترسناک باشد، و چه معنایی برای حرفه موسیقی دارد؟ این یک موضوع دیگر برای یک روز دیگر است. به روندهای کوچینگ برگردیم…
واقعیت مجازی
واقعیت مجازی یک تجربه شبیه‌سازی شده است که در آن از سه نمایشگر سه بعدی استفاده می‌کنیم که حالت‌های ما را ردیابی می‌کنند تا به مردم حس بودن در یک دنیای مجازی فراگیر را القا کنیم. شما این را در مورد بازی های ویدیویی بسیار می بینید، اما واقعیت مجازی بیشتر و بیشتر در آموزش پزشکی و نظامی با شبیه سازی استفاده می شود. جراحان می توانند نحوه انجام جراحی پیچیده را با استفاده از واقعیت مجازی بیاموزند.
بازی پوکمون که در سالهای گذشته بسیار مورد توجه جوانان قرار گرفته بود نیز نمونه ای از واقعیت مجازی است.
واضح است که واقعیت مجازی در حال جذب مخاطب است (به ویژه در یک جمعیت مشخص) و فقط مساله زمان است تا تبدیل به یکی از گرایش‌های کوچینگ جدید شود و بر نحوه ارائه کوچینگ تأثیر بگذارد.
من فکر می کنم که ما شاهد جذب افراد بیشتری به استفاده از واقعیت مجازی و سیستم عامل های یادگیری تعاملی خواهیم بود. یک مثال ساده می‌تواند شرکت در کلاس یوگا واقعیت مجازی باشد – قرار دادن عینک‌های واقعیت مجازی و غوطه‌ور شدن در کلاس یوگا که در آن مربی با هوش مصنوعی قادر است وضعیت شما را از سیگنال‌های دریافتی از حسگرهایی که در اطراف بدن شما قرار داده شده است، اصلاح کند. یک قدم از این سناریو عقب‌نشینی کنید و تصور کنید که از عینک‌های واقعیت مجازی برای تجربه یک جلسه مدیتیشن هدایت‌شده سه بعدی استفاده می‌کنید که در آن می‌توانید ببینید و بشنوید که در جنگلی در کنار یک رودخانه هستید.
در اینجا چند راه عالی برای استفاده از واقعیت مجازی در تمرینات کوچینگ ما وجود دارد:
- در رویدادها و سمینارهای شبکه سازی واقعیت مجازی آنلاین به عنوان راهی برای بازاریابی خدمات خود شرکت کنید.
- تجربه واقعیت مجازی را به مراجعان خود توصیه کنید (مانند مثال مدیتیشن که در بالا استفاده کردم)
- گوشی هوشمند خود را به هدست واقعیت مجازی تبدیل کنید. باور کنید یا نه، این کار شدنی است.
تا آنجایی که به نظر می رسد، واقعیت مجازی به طور فزاینده ای در طیف گسترده ای از برنامه ها مورد استفاده قرار می گیرد. بسته به نوع مراجعی که معمولاً با آن کار می کنید، ممکن است بخواهید این مورد را به لیست روندهای کوچینگ خود برای بررسی بیشتر اضافه کنید. (مثلا اگر در حوزه کوچینگ نوجوانان فعالیت دارید، مترجم)
واقعیت افزوده
سریالی درخشان در Amazon Prime به نام The Peripheral وجود دارد که به وضوح تفاوت بین واقعیت مجازی و واقعیت افزوده را نشان می دهد. در آن، گروهی از جوانانی که در آینده نزدیک زندگی می‌کنند، از آزمایش بازی‌های جدید واقعیت مجازی امرار معاش می‌کنند (در واقع، اکنون این اتفاق افتاده است). – این سریال با زیرنویس فارسی با نام “محیطی” نیز منتشر شده است، مترجم
به یکی از آنها یک هدست برای یک تجربه بازی جدید فرستاده می شود که به نظر می رسد یک تجربه واقعیت افزوده است. هنگامی که او هدست را می‌گذارد، به یک بدن واقعی (فیزیکی) از خودش در دنیای واقعیت افزوده منتقل می‌شود. این نسخه واقعیت افزوده او می‌تواند ببیند و بشنود (همانطور که ما می‌توانیم با واقعیت مجازی) اما می‌تواند چشایی، لمس، حس و بویایی را نیز داشته باشد.
پیچش‌های دیگری نیز در طرح وجود دارد و که باعث می شود نخواهم از آن بگذرم، اما تماشای آن به من کمک کرد تا به تفاوت بین واقعیت مجازی و واقعیت افزوده فکر کنم.
تفاوت واقعیت افزوده با واقعیت مجازی به این دلیل است که شامل موارد لمسی است: چیزهایی مانند تغییرات در دمای محیط، ارتعاشات و تغییرات فشار – ایجاد شرایطی که باعث می شود ما از نظر فیزیکی احساس کنیم تجربه ما واقعی است. هپتیک ها یا ابزارهای لمسی با سیستم های حسی بدن ما – پوست، پایانه های عصبی و گیرنده های لمسی کار می کنند.
مثال ساده زمانی است که گوشی ما زنگ می خورد و ما احساس می کنیم که گوشی موبایل در جیب ما می لرزد. کاشت حلزون یکی دیگر از نمونه‌های فناوری لمسی است که مورد استفاده رایج قرار می‌گیرد.
چرا من این را به عنوان یکی از روندهای کوچینگ که باید به آن توجه کنیم برجسته می کنم؟
روندهای کوچینگ: متاورس
چیزی ترسناک/هیجان‌انگیز اینجاست: یک «متاورس» وجود دارد، یک جهان مجازی موازی که در آن انسان‌هایی مثل من و شما می‌توانند یک آواتار (نمایشی دیجیتالی از خودمان) ایجاد کنند و یک زندگی «عادی» را «زندگی کنند». شما می توانید در Metaverse شغلی پیدا کنید، یک خانه بخرید، یک کسب و کار ایجاد کنید (کوچینگ؟)، ارز دیجیتال به دست آورید و با دوستان خود بیرون بروید. شما فقط از طریق کامپیوتر این کار را انجام می دهید. بله میدانم! وقتی به آن فکر می کنم من هم گیج می شوم، اما ممکن است برای فرزندان یا نوه های شما عادی شود.
مطمئناً این ابزاری است که کوچ ها می توانند در آینده نزدیک برای تکمیل کوچینگ خود از آن استفاده کنند. آنچه را که در مورد ایجاد هرچه بیشتر نقاط تماس برای مراجعان خود در خارج از جلسه کوچینگ گفتم، به خاطر دارید تا کل تجربه آنها با شما فراگیرتر شود؟ واقعیت مجازی را به‌عنوان یک فرصت در آغوش بگیرید و به دنبال راه‌هایی باشید که بتوانید از آن برای حفظ ارتباط خود استفاده کنید، و اگر فکر می‌کنید فقط یک قدم با مدیریت آن فاصله دارید، شروع به بررسی همکاری‌های احتمالی با افراد یا شرکت‌هایی کنید که در این زمینه تخصص دارند.
واقعیت افزوده یک تجربه کاملا غوطه ور و تعاملی است که در آن تقریباً به دنیای دیگری برده می شویم: فرا وجه. محتوای تولید شده توسط کامپیوتر چندحسی است. اصطلاح متاورس در واقع برای اولین بار در سال 1992 ابداع شد و اولین متاورس در حدود سال 2003 با نام “زندگی دوم” – اشاره به پروژه Second life، مترجم– راه اندازی شد.
زندگی در متاورژن آنقدرها هم که به نظر می رسد دور از ذهن یا در آینده ای دور نیست. موارد زیادی از اعتیاد آنلاین وجود دارد، شکار جنسی، سوء استفاده از کودکان و آزار و اذیت مجازی تنها برخی از موارد منفی هستند، بدون ذکر چاقی و سایر مشکلات سلامتی.
اما، این بدان معناست که هنوز جایی برای کوچ ها وجود دارد که با پیامدها و نتایج گذراندن زمان بیش از حد در دنیای مجازی کار‌کنند. این هم یک نیچ مارکت بالقوه برای شما، کسی آنرا می خواهد؟
همچنین، اگر اینقدر تمایل داشتید، می‌توانید یک تمرین کوچینگ در متاورس راه‌اندازی کنید و با مراجعان در دنیای مجازی کار کنید.
(در سال 1401 آقای مهدی بیرامی از کوچ های فارسی زبان ایران جلساتی را در متاورس برگزار کردند. از مهدی عزیز دعوت کردم در خصوص تجربه خودشون برامون چند خطی بنویسند که در ادامه می خوانید. متشکرم. مترجم)
تجربه آقای مهدی بیرامی از برگزاری جلسات کوچینگ در متاورس به قلم ایشان:
روندهای کوچینگ: استفاده از هوش مصنوعی در تمرینات کوچینگ ما
نکته جالب این است که فدراسیون بین المللی کوچینگ، هوش مصنوعی و کوچینگ دیجیتال را به عنوان راه هایی برای کمک به ما در شناسایی مراجعان جدید بالقوه برای درک رفتار مراجع فعلی خود می بیند. اگر بتوانیم رفتار مراجعان فعلی خود را درک کنیم، ساختن مطالعات موردی برای گزارش نتایج واقعی، قابل اثبات و تایید شده را برای ما آسان تر می کند.
در ساده‌ترین سطح آن، می‌توانیم موفقیت مراجعان خود را در دستیابی به اهدافشان یا در دستیابی به اهداف مورد نظرشان از کوچینگ پیگیری کنیم. علاوه بر این، هوش مصنوعی می‌تواند به ما کمک کند تا مطالب و منابع یادگیری آنلاین بیشتری را که با نیازهای خاص مراجع ما سازگار است، کشف کنیم. آنچه را که در مورد افزایش نقاط تماس با مراجعانمان گفتم، به خاطر دارید؟
هوش مصنوعی و افزایش اتوماسیون از قبل در حال کمک به ماست تا کارهای خسته‌کننده و تکراری را که زمانی را اشغال می‌کنند که بهتر است با مراجعان سپری شود، یا برای توسعه حرفه‌ای مستمر خودمان صرف کنیم را انجام دهد.
با استفاده از داده‌های مراجعان موجود و درک رفتار آنها، می‌توانیم بازاریابی خود را مؤثرتر کنیم و از ابزارهایی برای خودکارسازی بازاریابی خود استفاده کنیم. همچنین می‌توانیم فرآیند جذب مراجع را با ابزارهای ساده‌ای مانند فرم‌های Google و فرآیندهای ایمیل اتوماتیک که مواردی مانند قراردادها، صورت‌حساب‌ها و غیره را ارسال می‌کنند، خودکار کنیم تا به ما کمک کنند تا کسب‌وکار خود را تا حد امکان راحت مدیریت کنیم.
با افزایش یکپارچه سازی پلتفرم ها، می‌توانیم همه چیز را در یک مرکز نگه داریم: امور مالی، وب‌سایت، ایمیل‌ها و مدیریت دفترچه خاطرات. در واقع، در حال حاضر چند پلتفرم وجود دارند که این کار را انجام می دهند، مانند Coaches Console و Mentorink. مزیت اساسی این نوع پلتفرم ها این است که می توانید در بین جلسات تعامل بیشتری با مراجعان خود ایجاد کنید. و به علاوه، حرفه ای به نظر می رسد.
همچنین شاهد تعداد فزاینده‌ای از اپلیکیشن‌های کوچینگ مصنوعی یا AI با افزایش هوش مصنوعی هستیم، اما در حال حاضر به نظر می‌رسد – با توجه به تمام تحقیقاتی که من به آنها نگاه کرده‌ام – بیشترین کاربرد و اثربخشی آنها در کار تعاملاتی است: تنظیم، ردیابی، و دستیابی به اهداف، به جای کار تحول آفرین.
آیا آنها تهدید هستند؟
نه. من معتقدم که برنامه‌های کوچینگ هوش مصنوعی کوچینگ را دموکراتیزه می‌کنند، آن را برای افراد بیشتری در دسترس قرار می‌دهند و کار فوق‌العاده‌ای برای باز کردن بازارهای جدید و همچنین کمک به ما در بازاریابی کوچینگ برای مراجعان بالقوه انجام خواهند داد.
فکر نمی کنید اگر تجربه مثبتی با حداقل سرمایه گذاری داشته باشید، احتمال خرید آن چیز بیشتر است؟
همچنین فکر می کنم که تجربه استفاده از یک کوچ هوش مصنوعی اشتهای مراجعان بالقوه ما را تحریک می کند، راه را برای آنها هموار می کند و می خواهند با افراد واقعی کار کنند. فکر می کنم این یک روند کوچینگ عالی است.
در چند سال گذشته گفته ام که ما هرگز چیزی را جایگزین انسان نخواهیم کرد، به همین دلیل است که فکر می کنم هنوز چنین آینده هیجان انگیزی با پتانسیل عظیم برای کوچ ها و کوچینگ وجود دارد. فقط باید در مورد نحوه استفاده از فناوری به عنوان یک توانمندی در نحوه انجام کوچینگ خود – حتی با استفاده از برنامه های کوچینگ هوش مصنوعی – بازتر و انعطاف پذیرتر شویم.
حوزه ایکه ممکن است ببینیم هوش مصنوعی می تواند نقش هیجان انگیزی ایفا کند، به عنوان یک پیشنهاد تکمیلی برای ارزیابی های شخصیتی و رفتاری است. بسیاری از ما، به عنوان یک مکمل تکمیلی برای کوچینگ، ارزیابی‌های مختلفی مانند Insights، Lumina، Enneagram، MBTI و غیره را به عنوان شروع رابطه کوچینگ ارائه می‌کنیم. آنها همچنین ابزارهای مفیدی هستند که به ما کمک می کنند اثربخشی کوچینگ را با ارزیابی های قبل و بعد از آن اندازه گیری کنیم.
در حال حاضر، آنچه اتفاق می‌افتد این است که گزارش مفصلی دریافت می‌کنیم که می‌تواند به عنوان نقطه شروع روابط کوچینگ مورد استفاده قرار گیرد. بیشتر گزارش‌ها پیشنهادات و توصیه‌هایی در زمینه‌هایی ارائه می‌دهند که می‌توان روی آنها کار کرد و آنرا بیشتر توسعه داد.
برخی از این ابزارها در حال حاضر دارای پورتال های یادگیری آنلاین هستند که مستقیماً با ارزیابی هر مراجع مرتبط هستند و یک سفر یادگیری آنلاین را ارائه می دهند. با هوش مصنوعی، این پورتال ها می توانند ابزارهای قدرتمندتری برای تکمیل کوچینگ شوند، زیرا برخی از کاربردهای هوش مصنوعی در حل مسئله و توسعه هوش اجتماعی است.
چند سالی است که نهادهای کوچینگ بین‌المللی روی کاربرد اخلاقی و استفاده از فناوری هوشمند کار می‌کنند. این یک سیگنال واضح به حرفه کوچینگ است که فناوری هوشمند، هوش مصنوعی، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده به هنجارهای پذیرفته شده در کوچینگ تبدیل خواهند شد و یک روند کوچینگ است که باید به آن توجه داشت.
روندهای کوچینگ: کوچینگ و توسعه مهارت های حیاتی برای آینده
یکی از چیزهایی که باعث می‌شود در مورد آینده کوچینگ واقعاً مطمئن باشم، این واقعیت است که مجمع جهانی اقتصاد مهارت‌های حیاتی خاصی را برای آینده نزدیک (2025) شناسایی کرد. اکثر آنها در حوزه نحوه و مکان کار ما به عنوان کوچ قرار می گیرند، به عنوان مثال:
- تفکر خلاقانه
- رهبری
- نفوذ اجتماعی
- تاب آوری
- تحمل استرس
- استدلال
- حل مسئله
- ایده پردازی
شما را نمی‌دانم، اما من در دو سال گذشته روند انفجاری را در حرفه کوچینگ کوچ های متخصص در کمک به مراجعان برای توسعه انعطاف‌پذیری دیدم.
شاید شاهد روند کوچینگ کوچ هایی باشیم که در زمینه هایی مانند حل مسئله و استدلال تخصص دارند. به یاد داشته باشید که مراجعان بالقوه به دنبال راه حل هستند و هر چه سریعتر، بهتر است.
روندهای کوچینگ: کوچ به عنوان یک "مرد رنسانس"
در دوران رنسانس، ما افرادی را دیدیم که تخصص‌ها، علایق، مهارت‌ها و استعدادهای متفاوتی داشتند Dictionary.com یک مرد معاصر رنسانس را اینگونه تعریف می کند: “مرد امروزی که دانش یا مهارت عمیقی در بیش از یک زمینه کسب کرده است.”
من پیش‌بینی می‌کنم که به‌عنوان یک روند رو به افزایش کوچینگ، برترین / بهترین / مؤثرترین کوچ ها می‌توانند (با تخصص) در طیف گسترده‌ای از زمینه‌های مکمل استفاده کنند: علوم اعصاب و نحوه تأثیر آن بر مراجعان ما، داشتن سواد روان‌شناختی عمیق ( داشتن دانش کاری از مدل‌ها و رویکردهای مختلف روان‌شناختی)، فیزیولوژی و تأثیر آن بر بهره‌وری مراجعانمان – بنابراین رویکردی یکپارچه و جسمی را برای کار با مراجعان خود و رویکردهای ذهن‌آگاهی مانند مدیتیشن را در نظر بگیرید.
این یک نمونه از تجربه شخصی من است…
چیزی که من در سطح شخصی بسیار مفید یافتم تجزیه و تحلیل DNA من به دلایل پزشکی بود. متخصص تغذیه من ذاتاً یک کوچ است (بدون آموزش رسمی) و هنگام کار با مراجعانش از گزارش های DNA استفاده می کند. گزارش‌های مفصل (+80 صفحه) که به گزارش پزشکی، گزارش سلامتی/رژیم غذایی، گزارش ورزشی و گزارشی در مورد چگونگی پیری خوب، تقسیم می‌شوند.
یکی از چیزهایی که گزارش ها نشان می دهد این است که من در دماهای سردتر انرژی بیشتری تولید می کنم. شاید به همین دلیل است که پیاده روی در جنگل را بسیار دوست دارم و چرا شنا همیشه یکی از ورزش های مورد علاقه من بوده است. ممکن است تعجب کنید که این کار چقدر برای من در کسب و کارم مفید است. خب، اکنون میدانم که باید دفتر کارم را خنک نگه دارم، زیرا کارآمدتر و مؤثرتر هستم.
روندهای کوچینگ: ارائه خدمت مبتنی بر شواهد
همانطور که حرفه کوچینگ به رشد خود ادامه می دهد، تحقیقات مبتنی بر شواهد بیشتری وجود دارد که اثربخشی کوچینگ را در صنایع مختلف و همچنین در سطوح مختلف در سازمان ها نشان می دهد (زمانی که کوچینگ عمدتاً در حوزه رهبران، مدیران اجرایی و مدیریت ارشد در سازمان ها بود را بخاطر دارید؟). علاوه بر این، با آگاهی تعداد بیشتری از افراد از کوچینگ و مزایای آن، مراجعان بالقوه و موجود قادر خواهند بود به طور فعالتری در ایجاد رابطه کوچینگ مشارکت کنند.
پیش بینی می کنم که این روند کوچینگ ادامه خواهد داشت و شاهد انفجار تحقیقات جدید خواهیم بود که ارزش هوش مصنوعی، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده را به عنوان ابزار کوچینگ نشان می دهد.
قبلاً اشاره کرده ام که هوش مصنوعی چگونه نقش بیشتری در کمک به ما برای ردیابی، اعتبارسنجی و پیش بینی رفتار مراجع ایفا می کند، اما برای پایین آوردن آن به سطحی که همه ما بتوانیم آنرا بفهمیم، ویژگی بارز یک کوچ برتر عملکرد بازتابی است [بازخورد به خود]. به عبارت دیگر، پس از یک جلسه کوچینگ، کوچ های برتر در مورد آنچه اتفاق افتاده، آنچه که متوجه شده اند، آنچه خوب بوده است، و آنچه که کارساز نبوده، فکر می کنند. این به ما کمک می کند تا مهارت های خود را به عنوان یک کوچ توسعه دهیم و الگوها را هم در ارائه کوچینگ و هم در مراجعان خود بشناسیم.
هوش مصنوعی می تواند به ما کمک کند تا از این اطلاعات به طور موثرتری استفاده کنیم. این می تواند کارهایی مانند تحقیقات انبوه یا مقالاتی را انجام دهد که می تواند دانش ما را در زمینه خاصی که با ارائه خدمت کوچینگ ما مرتبط است توسعه دهد. منظور من از این چیست؟
اگر روندی را در ارائه کوچینگ خود ببینم که به من نشان دهد بسیاری از مراجعانم با سندروم فریبنده (imposter syndrome) سر و کار دارند (همانطور که بسیاری از مراجعان ما هستند)، هوش مصنوعی می‌تواند مرا به کتاب‌ها، مقالات، مجلات و تحقیقات پیرامون آن مرتبط کند. به طوری که می توانم مهارت های خود را برای کمک به مراجعانم برای غلبه بر آن، توسعه دهم.
قبلاً برنامه های نرم افزاری هوش مصنوعی را دیده ام که این کار را در سازمان ها به عنوان بخشی از مسیر یادگیری و توسعه برای کارکنان انجام می دهند. فقط مساله زمان است تا چیزی شبیه به این در اختیار حرفه کوچینگ قرار گیرد و شاید نهادهای کوچینگ حرفه ای در این مورد پیشتاز شوند. مطمئناً ارزش زیادی برای اعضای آنها خواهد داشت.
آیا این یک روند عالی کوچینگ نخواهد بود؟
ایجاد یک کوچینگ موفق و پایدار
برخی از ایده های نهایی در مورد ایجاد یک خدمت کوچینگ موفق و پایدار. اینها جدید نیستند، اما ما باید سه چیز را در نظر داشته باشیم.
ایجاد شفافیت برای مراجعان بالقوه
ما باید یک ارزش پیشنهادی بسیار روشن داشته باشیم. بله، من در مورد تعریف نیچ مارکت شما صحبت می کنم. آنچه را همیشه می گویم به خاطر بسپارید: یک ذهن آشفته می گوید “نه”.
کوچینگ اساساً نامشهود است. شناسایی شما به عنوان کوچ ایده آل خود را تا حد امکان برای مراجعان بالقوه آسان کنید.
بعلاوه ما می دانیم که بهترین منبع کسب و کار ما ارجاعات دهان به دهان است، بنابراین تا حد امکان برای مراجعان فعلی خود، معرفی تان را به همکاران، دوستان و همسالان شان، آسان کنید.
ظهور برند شخصی
بیشتر از قبل ما نیاز به حضور یک برند قوی داریم. برند شخصی چیزی است که شما را از سایرین متمایز می کند. فوراً قابل تشخیص است، به راحتی قابل تمایز است و هیجاتات قوی را برمی انگیزد. مردم اولین برندها بودند و چهره ها اولین لوگوها. در مورد آن فکر کنید: با کدام یک راحت‌تر ارتباط برقرار می‌کنید (مجبور نیستید افراد در این مثالها را دوست داشته باشید): ایلان ماسک یا تسلا، ریچارد برانسون یا ویرجین، مو صلاح یا لیورپول؟
جریان های متعدد درآمد
ایجاد جریان های متعدد درآمد همسو. به یاد داشته باشید: ما نمی خواهیم مراجعان بالقوه را گیج کنیم.
اگر می‌خواهید روغن‌های ضروری DoTerra را بفروشید، باید مکمل کاری باشد که به عنوان کوچ انجام می‌دهید. اگر محصولی را تبلیغ می کنید، مطمئن شوید که با پیشنهاد کوچینگ شما مطابقت دارد. بنابراین، در اینجا می‌توانید مواردی مانند دوره‌های آنلاین، کارگاه‌های آموزشی، سخنرانی عمومی، نوشتن کتاب (یا حتی تبلیغ کتاب‌هایی را که از طریق پیوند وابسته آمازون به مراجعان توصیه می‌کنید) در نظر بگیرید. و این لیست ادامه دارد. در حالت ایده‌آل، شما می‌خواهید تا حد امکان منابع جایگزین غیرفعال درآمد داشته باشید.
شما چه روندهایی را در کوچینگ بین الملل و ایران مشاهده می کنید؟ ورود اپ های هوش مصنوعی و سایر ابزارهای دیجیتال را در جامعه فارسی زبان چطور پیش بینی می کنید؟
بسیار مفید و کاربردی بود سپاسگزارم
سپاس از توجه تون
سلام.
من اولین بار از این سایت دیدن می کنم و مطالب رو مطالعه می کنیم و بعنوان کوچ می تونم بگم مقاله مهم و قابل توجهیه که دسترسی خیلی خوبی رو برای افراد ایجاد می کنه.
ممنون از به اشتراک گذاری خانم حریری عزیز🧡
موفق باشید و بدرخشید🌹
سلام (:
خوش اومدید و سپاس از توجه تون.
امیدواریم از مقالات دیگه موجود در بخش وبلاگ سایت هم استفاده کنید و موثر باشند. بویژه مقاله شبکه ارتباطی رو به کوچ ها و کسبوکارهای کوچک توصیه می کنیم بسیار کاربردیه.
مسیرتون روشن
سلام. مقاله جالبی بود. آرزوی موفقیت برای دایان و شما همکار عزیز.
سلام و سپاس از همراهی تون