کوچ رشد زنان با تخصص روابط و تاب آوری
مقدمه
ارتباطات موثر و سالم بطوریکه بتوانیم همراهی امن و مطمئن برای دوستان و آشنایانمان باشیم این روزها بسیار متفاوت تر از گذشته و مهم تر شده است. مشغله های زیاد، افراد مطمئن کمتر، تفاوت در سبک زندگی و ارزشها و … باعث می شود در بسیاری از روابط مان احساس راحتی و رضایت نداشته باشیم. هنر نگه داشتن فضا مهارتی است که درهای ورود به روابط امن با خودمان و دیگران را می گشاید.
در فرهنگ ما بخشی از مهربانی، دلسوزی و … به ورود به حریم شخصی افراد، ارائه توصیه ها و راهکارهای مورد پسندمان و گاه کنترل زندگی دیگری می انجامد. از این روز طبیعی است که افراد رشد یافته در چنین ارتباطاتی راحت نباشند.
جایی که می خواهیم یاد بگیریم چطور اول برای خودمان فردی امن و بی قضاوت باشیم که فضا را نگه می دارد و سپس برای دیگران!
هنر نگه داشتن فضا به وجود فضایی خالی در روابط اشاره دارد که بطور معمول ما آنرا با حضور خودمان پر می کنیم! اگر حضور ما بصورت ناخودآگاه در روابط به گونه ای باشد که جایی برای حضور دیگری نباشد، افراد دیگر از این رابطه لذت نمی برند و در عمل رابطه یک طرفه و جایی برای خودنمایی ما با دانش و اطلاعات و نظراتمان می شود!
در این مواقع هدر پلت یکی از مدرسین این مهارت از اصطلاح “دزدیدن فضا” استفاده می کند. یعنی ما بیشتر فضای ارتباطی را به نفع خودمان از دیگری می دزدیم! جایی که او از رابطه با ما متضرر می شود.
در شرایط سخت و دشوار دوستان و عزیزانمان می خواهند احساسات و نظرات خود را در فضای امنی ابراز کنند، در این مواقع با مهارت نگه داشتن فضا می توانیم از رابطه مان و عزیزانمان به خوبی مخافظت کنیم. در شرایط فعلی جامعه ایران آگاهی، تمرین و استفاده از این مهارت می تواند به بهبود تاب آوری اجتماعی منجر شود.
این مقاله بخش تئوری کارگاهی با همین نام است که توسط من در مرداد ماه 1401 برگزار شد. امیدوارم مطالعه و تمرین این مهارت به شما در همراهی با خود و دیگران در این روزها کمک کند. در نظر داشته باشید محتوای این مهارت ممکن است ساده به نظر برسد اما اجرای آن به تمرین و حضور در لحظه برای عادت کردن هرچه بیشتر به آن، نیاز دارد. نگران نباشید هیچ یک از ما نمی توانیم در 100% مواقع به خوبی این مهارت را نشان دهیم اما می توانیم تلاش کنیم با آگاهی در لحظه، زمان های بیشتری از این هنر استفاده کنیم.
بعلاوه گاهی نگه داشتن فضا برای برخی عزیزانمان مانند فرزندان سخت می شود، در این زمان ها با آگاهی از این شرایط می توانیم از وی بخواهیم با فردی متخصص که علاقه ها و وابستگی هایش در این رابطه دخیل نیست صحبت کند.
در زمانیکه شخصی (دوست، همسر، فرزند یا مراجعی و…) برای بیان مساله یا دغدغه ای به شما مراجعه می کند در هنگام گفتگو با او چند درصد حضور شخص خودتان پر رنگ است؟
فکر می کنید دیگران در حضور شما چقدر راحتند آن طور که هستند، باشند؟ (از 1 تا 10 به خود نمره بدهید طوریکه 10بالاترین نمره باشد)
تعریف نگه داشتن فضا
نگه داشتن فضا برای فردی دیگر یعنی:
ما مشتاق هستیم با افراد دیگر در هر مسیری که در آن هستند همراه شویم، بدون آنکه:
- قضاوتشان کنیم؛
- آنها را دچار احساس ناکافی بودن کنیم؛
- تلاش کنیم زندگی آنها را درست کنیم یا در مسیر آنها تأثیر بگذاریم.
- هنگامیکه ما فضا را برای دیگران باز میکنیم، قلبمان را باز میکنیم، بیقیدوشرط حمایت میکنیم و دست از کنترل و قضاوت برمیداریم.
به بیان دیگر یعنی:
- اجازه دادن به دیگری تا همانطور که هست وجود داشته باشد.
- احترام گذاشتن به دیگری برای بودن همان طور که هست.
- اعتبار بخشیدن به دیگری تا همانطور که هست فکر کند.
- شاهد رشد دیگری بودن همانطور که هست.
- قبول کردن دیگری برای زندگی همانطور که هست.
نگهداشتن فضا کاری است که ما واقعاً انجام میدهیم وقتی:
- برای کسی حاضر میشویم بدون اینکه سعی کنیم نتیجه هر چیزی را که میگذرد کنترل کنیم،
- قضاوت خود را در مورد او کنترل می کنیم یا
- روایت خودمان را بر روی آنها ارائه نمی کنیم.
- به این ترتیب واقعاً تلاش میکنیم فضا را با آنها به گونهای نگه داریم که کاملاً از سفری که میروند حمایت کنیم و به آنها استقلال می دهد تا سفر خود را طی کنند.
با این تعریف چه کسانی فضا را برای شما نگه می دارند؟
چگونه فضا را نگه داریم؟
۱. به افراد اجازه دهید به خِرد و بینش خود اعتماد کنند.
آسیب پذیر بودن با کسی می تواند بسیار سخت باشد. در حالیکه فضایی را برای کسی نگه می دارید، مفید است که به صراحت بیان کنید که به او اعتقاد و باور دارید. به آنها یادآوری کنید که به دانش و شهود آنها اعتماد و باور دارید.
در بسیاری از مواقع، وقتی با کسی صحبت می کنیم، تمرکز اصلی ما روی چیزی است که قرار است بعداً بگوییم. انجام این کار در حالی که سعی می کنید فضا را برای کسی نگه دارید، ممکن است خیلی موثر نباشد. برای جلوگیری از این امر، به جای نگرانی در مورد پاسخ خود، با هدف درک آنچه آنها می گویند، به دقت گوش دهید.
گوش دادن فعال را تمرین کنید – وقتی صحبت آنها تمام شد، آنچه را که گفته اند تکرار کنید تا هر دو مطمئن شوید که متوجه شده اید.
2. بهاندازۀ توان پذیرش افراد به آنها اطلاعات دهید.
اطلاعات بیش ازحد میتواند ما را دچار احساس ناکافی بودن و بیارزشی کند. مختصر، آموزنده، دوستانه و محکم صحبت کنید.
۳. قدرتشان را از آنها نگیرید.
زمانی که قدرت تصمیمگیری را از افراد میگیریم، آنها را دچار احساس بیفایدگی و ناکامل بودن میکنیم. ممکن است گاهی لازم باشد مداخله کنیم و تصمیمات سختی بهجای آنها بگیریم. مثل زمانی که درگیر اعتیاد هستند و به نظر میرسد که دخالت کردن تنها راه نجات آنهاست. (برای همین می گوییم کنترل قضاوت نه مطلقاً قضاوت نکردن یا عدم قضاوت انتخابی!). اما تقریباً در هر مورد دیگری افراد به استقلال برای تصمیمگیری درمورد مسائل خود نیاز دارند. حتی کودکان!
4. منیّت خود را وارد ماجرا نکنید.
این مسئلۀ مهمی است و هرازگاهی ما به این دام میافتیم. دچار این باور میشویم که موفقیت شخص دیگری به دخالت ما وابسته است یا فکر میکنیم شکست آنها روی ما تأثیر خواهد گذاشت یا متقاعد میشویم که رفتارها و احساسات آنها بهجای اینکه مربوط به خودشان باشد، تقصیر ماست.
می دانیم زمانی که بتوانیم موضوع را به خودمان بازگردانیم، درک آن آسان تر است. سعی کنید در مقابل میل به وارد کردن خود در موقعیت مقاومت کنید. زمان و مکانی برای صحبت در مورد تجربیات شما وجود دارد، اما نگه داشتن فضا اینطور نیست. مسائل و تجربیات خود را از این تعامل جدا نگه دارید تا بتوانید روی حضور در کنار طرف مقابل تمرکز کنید. (قهرمان این تعامل شما نیستید!)
۵. طوری رفتار کنید که در مواجهه با شکست، بهاندازۀ کافی احساس امنیت کنند.
زمانی که انسانها در حال یادگیری، رشد، سوگواری یا گذار به مرحلۀ دیگری هستند، در طول مسیر اشتباهاتی از آنها سر میزند. اگر ما در نقش همراه از قضاوت و ایجاد شرم خودداری کنیم، این امکان را به آنها میدهیم که با درون خود ارتباط برقرار کنند و شهامت خود را برای خطر کردن و قدرت ترمیمپذیریشان برای ادامه راه را بازیابند؛ حتی اگر شکست بخورند.
اگر آنها را متوجه کنیم که شکست آخر دنیا نیست و صرفاً بخشی از مسیر زندگی است، زمان کمتری را صرف آسیب زدن به خود میکنند و بهجای آن از اشتباهات خود درس میگیرند.
۶. با تواضع و توجه راهنمایی و کمک کنید.
یک همراه خردمند میداند چه موقع دست از راهنمایی کردن بردارد؛ مثل زمانی که راهنمایی کردن به فرد مقابل احساس حماقت و خودکمبینی میدهد. همچنین میداند چه موقع باظرافت پیشنهاد یاری دهد؛ مثل زمانی که فرد کمک میخواهد، یا آنقدر سرگردان است که نمیداند چه بخواهد.
این هنر ظریفی است که همگی میبایست در هنگام همراهی کردن با دیگران به آن توجه کنیم. تشخیص نقاط آسیبپذیر و ضعیف افراد و عرضۀ کمک متناسب با آن، بدون ایجاد شرم، نیاز به فروتنی و تمرین دارد.
۷. خود را به ظرفی برای احساسات پیچیده، ترس و آسیبهای روحی دیگران تبدیل کنید.
اگر افراد احساس کنند فضایی که برایشان ایجادشده، عمیقتر از آنی است که به آن عادت داشتهاند، بهاندازۀ کافی احساس امنیت میکنند و اجازه میدهند تا احساسات درهمپیچیدهشان به سطح بیاید. احساساتی که ممکن است در شرایط عادی، پنهان بماند.
کسی که درزمینۀ همراه شدن تجربه دارد، میداند که احتمال این اتفاق هست و آماده خواهد بود تا سنگینی آن را با مهربانی و حمایت قبول کند، بدون اینکه قضاوت کند. اگر خود بیشازحد احساساتی باشیم یا اگر سختکوشانه بخش تاریک خود را کنکاش نکرده باشیم یا اگر به افرادی که حمایتشان میکنیم اعتماد نداشته باشیم، انجام این کار برایمان ممکن نیست.
(برای این کار نیاز داریم در سبک زندگی خود فضایی برای خودمان نگه داریم و کاسه وجودمان را به روشهای مختلف در فضاهای امن دیگری تخلیه کنیم. این فضاها می تواند اتاق درمان، جلسات کوچینگ، استفاده از ژورنال نویسی، مدیتیشن و … باشد)
۸. به آنها اجازه دهید، تصمیماتی متفاوت از شما بگیرند و تجربیاتی متفاوت با شما داشته باشند.
برای دیگران فرصت ایجاد کردن یعنی بهویژگیهای هر فرد احترام گذاشتن و آگاه بودن از اینکه ممکن است این تمایزها، آنها را به سمت تصمیماتی هدایت کند که اگر ما در شرایطش بودیم، آن تصمیم را نمیگرفتیم. زمانی که برای دیگران فضای باز ایجاد میکنیم، دست از هدایت کردن برمیداریم و اختلافنظرها را قبول میکنیم.
چند نکته تکمیلی درباره نگه داشتن فضا
در این فرآیند مراقب باشید به حالت حل مسئله نپرید:
وقتی می شنویم که شخصی چیزی دشوار را به اشتراک می گذارد، اولین غریزه ما ممکن است این باشد که سعی کنیم شرایط را دوباره تنظیم کنیم یا راهی برای حل مشکل پیدا کنیم.
هیچکدام از اینها هدف نگهداری فضا نیست. نکته این است که بدون قضاوت در کنار آن شخص باشید.
اگر وسوسه میشوید که مشکل را به حداقل برسانید، قالببندی مجدد کنید یا آن را حل کنید، به یاد داشته باشید که این اصرار هدف شما را برآورده نمیکند و به گوش دادن فعال بازگردید.
در برابر هر احساسی که پیش می آید باز باشید
شما هرگز نمی دانید وقتی به کسی فضای آسیب پذیری بدهید، چه اتفاقی می افتد. احساسات پیچیده هستند و می توانند گیج کننده یا حتی متضاد باشند، بنابراین به جای مبارزه با احساساتی که می خواهند به وجود بیایند، تشویق کنید و فضایی را در اختیار طرف مقابل بگذارید تا آن را از خود بروز دهد. به آنها اطمینان دهید که شما در کنار آنها هستید، مهم نیست که چه اتفاقی می افتد.
نگه داری فضا برای خودمان
آیا می توانید در کنار خودتان حضور داشته باشید – از نظر عاطفی، فیزیکی و ذهنی؟
ممکن است سخت باشد که تمرکز خود را به طور کامل روی خودتان بگذارید. این می تواند عذاب آور باشد که با احساسات، هیجانات و افکار خود بنشینید و قضاوت را کنار بگذارید.
یک راه عالی برای تمرین نگه داشتن فضا برای خود، شروع تمرین تمرکز حواس است. می توانید یاد بگیرید که با ریتم افکار خود هماهنگ شوید و تمرین کنید که هر بار قضاوت را کنار بگذارید.
نگه داشتن فضا چیزی است که لزوماً به ما آموزش داده نمی شود. اگر این رویکرد معمول شما باشد، نشستن با چیزی به جای اقدام ممکن است عجیب باشد. (مشاهده و عدم اقدام)
چطور فضا را برای خود نگه داریم؟
- شروع روان درمانی با هر شیوه ای که مناسب خود می دانیم. (روان درمانگران بهترین نگه دارندگان فضا هستند)
- همراهی با یک کوچ برای شناخت بهتر خودمان و خود دوستی. (کوچ ها قاعدتا باید به بهترین شکل فضا را برای شما نگه دارند این بخشی از وظیفه و مهارت آنهاست)
- مجموع نشینی به دور شعله زندگی
- انجام مدیتیشن های روزانه
- ورزش کردن به ویژه یوگا
- حضور در گروههای دوستانه سالم
- انجام تمرینات هوش مثبت بصورت روزانه (کتاب هوش مثبت، نوشته شیرزاد چمین، ترجمه فرناز فرود)
- و… شما چه پیشنهاد یا تجربه ای دارید؟
نگه داری فضا ساده به نظر می رسد، اما در واقع به تمرین زیادی نیاز دارد و شامل مراقبت از خود و پس از آن بودن برای شخصی است که فضا را در اختیار دارد.
برای اینکه بتوانیم فضا را برای خودمان و دیگری نگه داریم، ابتدا نیاز داریم فضای خالی درونمان ایجاد کنیم. بطوریکه ظرف وجودی ما برای پذیرش دیگری خالی باشد!
یعنی ما مانند یک کاسه خالی آماده نگه داشتن محتوایی برای مدتی هستیم. روشهای خودمراقبتی مانند مدیتیشن می توانند به خالی کردن کاسه وجود مان و توانایی ما در بودن برای دیگری با هنر نگه داشتن فضا کمک کند.
در ادامه یک شیوه مدیتیشن به نام کاسه خالی را برایتان مطرح می کنیم که می توانید از آن استفاده کنید:
1. در جایی آرام و راحت بنشینید، دستان خود را مانند کاسه روی زانوی خود قرار دهید.
2. دهان خود را کمی باز کنید و زبان خود را به آرامی روی سقف دهان، پشت دندان های جلویی فشار دهید.
3. همانطور که آرام نشسته اید، نفس خود را مشاهده کنید و اجازه دهید ریه های شما به طور طبیعی بدون تلاش آگاهانه کار کنند. روی نفس خود تمرکز کنید و از نوک بینی خود و احساس هوای خنک وارد سوراخ های بینی خود آگاه شوید. به گرمای هوای خروجی توجه کنید.
4. پس از چند دقیقه حرکت نفس خود را تجسم کنید. هوا را در بینی، گلو، ریه ها، دیافراگم و پشت ناف تصور کنید. در این مرحله، نفس شما به طور طبیعی متوقف می شود. کسری از ثانیه آنجا بمانید.
5. سپس بازدم کنید و نفس را از شکم به سمت بالا به سمت دیافراگم و ریهها دنبال کنید و از طریق سوراخهای بینی بیرون بیاورید تا زمانی که به طور طبیعی در نقطهای جلوی بینی شما به پایان برسد.
ممنون که اینجا گذاشتید من خیلی دوست داشتم کارگاه شرکت کنم سر کار بودم، مطالب کاربردی بود